sEtArEhAyE aBi سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, :: 16:23 :: نويسنده : farin rasouli
این روزها خودم را در میان حالا و گذشته گم می کنم نمی دانم این آسمان همان آسمان است یا نه نه...هوا باز بغض گلویم را به گریه می کشاند ابر هر چه قدر هم که می گرید خالی نمی شود در حسرت رویایی روشن که در پی هوای تو آن هم از نظر پاک می شود... نمی دانم چرا اما انگار "خداحافظ" گفتن را به ماندن ترجیح می دهم در فرار از عذابی که در آن نام تو را پیدا کردم.... نظرات شما عزیزان:
میشه عکساتو برام بفرستی بیشعورا خیلی قشنگن....
راستی تو با برو بچ میری توچال؟ ملیکا
![]() ساعت8:32---30 آذر 1391
اولا سلام... متنت خیلی قشنگ بود...خییییلی
دوما ممون از اینکه لینکم کردی... سوم ممنون از اینکه برام نظر گذاشتی... چهارم خیییییییییلییییی قشنگ بود متنا و قالبت کف کردم ![]()
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||
![]() |