sEtArEhAyE aBi سه شنبه 5 دی 1391برچسب:, :: 19:28 :: نويسنده : farin rasouli
امشب باز هم در میان اشک هایم تنها جای خالیت را به پاس چشم های خسته ام به پاس پایان قصه به آخرمی کشم و در عطر پیرهن جا گذاشته ات بارها غرق می شوم و از خود آنقدر دور که نمی توانم بفهمم کیستم به یاد یک جاده به یاد یک لحظه ی ماتم گرفته به یاد یک شیرینی تلخ بارها غرق کما می شوم و وجودم را به راهی می سپارم که می دانم هیچگاه نخواهم رسید... نظرات شما عزیزان: Erfan
![]() ساعت23:09---14 دی 1391
باز هم نااميدي .....
ملیکا
![]() ساعت8:29---10 دی 1391
درک میکنم...دنبال کردن بوی عطری که نیست خیلی تلخ و دردناکه...یادم باشه بعد از امتحانا یه گوشه بریم با هم بحرفیم
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||
![]() |